دجال
واژه المسیح الدجال (در عربی به معنی مسیح دروغین) ۴۰۰ سال پیش از اسلام برای ترجمه Mšīḥā Daggālā از سریانی به عربی استفاده شدهاست. که معادل یونانی آن antichristos و معادل فارسی آن ضد مسیح است.[۱] در روایات اسلامی دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالا از خراسان ظهور میکند.[۲] او با انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت میرسد.[۲]
دجال در مسیحیتعبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمدهاست. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت میکند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است
در نامه اول یوحنا آمدهاست:دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار مینماید.باز در همان رساله آمدهاست: «شنیدهاید که دجال میآید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند و از این میدانم که ساعت آخر است.» در جای دیگر در همان رساله میگوید: «و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیدهاید که او میآید و الان هم در جهان است.»]برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام میداند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده میشود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد
دجال در اسلامدر روایات اسلامی و روایاتی منتسب به محمد، پیامبر مسلمانان، یکی از نشانههای دوران ظهور و آخر الزمان خروج دجال است. ظهور دجال از نشانههای برپایی قیامت دانسته شدهاست. دجال فردی با یک چشم و صورتی کریه و موهایی تابداراست که بر پشانیش کلمه کفر حک شده است. دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالا از خراسان خروج میکند. او انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند. او سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت میرسد. تا زمان ظهور دجال او در جزیره ای در اقیانوس هند به سر می برد که از آن صدای موسیقی به گوش میرسد. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی در جزیره ای در بند است و اهریمنان به او غذا میرسانند.
دجال در روایات اهل تسننقسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل»در کتاب «مسند»و «ترمذی»در «صحیح»خود و «ابن ماجه»در «سنن»و «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر»در«نهایه»از عبدالله بن عمر و ابوسعیدحذری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند.
«صائد بن صید» که در زمان محمد میزیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کردهاست و چون بعداً از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پر تزویر حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده می کنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند.
دجال در روایتهای شیعهدر روایتهای شیعه نیز گفتههای زیادی در مورد دجال به چشم میخورد و اینچنین گفته شده آست که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد.
از محمد درباره وی چنین گفته شده:
« خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آنکه قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج میکند و بهمراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانههای زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر میکند